قاصدروزان ابری ،داروگ ،کی می رسد باران؟
عجین شدن زندگی مردم مازندران وبه طور کل شمال ایران با طبیعت، موجب گردید که آنان ازطبیعت وجانداران وصداهای مختلف، برداشت گوناگونی داشته باشند وازآن هابرای گذشت ایام بهره هابرده ویا افسانه های گوناگونی بسازند.در این پاره از شعر نیما یوشیج ،کلمه ی"داروگ" که لفظی کاملاًمازندرانی است ؛وجوددارد ."دار"به معنای درخت است و"وگ" نام قورباغه ای است درختی به رنگ سبزکه معمولاًدرایام پاییز وزمستان قبل ازباریدن باران شروع به خواندن می کند.خواندن دسته جمعی آن ها نشانه ی باریدن باران است ولی این که واقعاًبعداز خواندن داروگ باران می آید یا خیر ؟صددرصد امکان پذیر نیست .چنان که بعداز گرمی هوا به خصوص در فصل پاییز داروگ شروع به خواندن می کند؛ ولی امکان آن وجوددارد که اصلاًخبری ازباران نباشد.چون دراعتقادات مردم قدیم چنین بوده که بعداز خواندن داروگ باران خواهدآمد.
غیر از قورباغه "داروگ"صداهای دیگری نیز ازحیوانات وپرندگان دربین مردم شمال وجوددارد که نشانه ی آمدن یا نیامدن باران واتفاقات دیگر است .چنان که هنگام شب بارانی اگر شغال ها شروع به زوزه کشیدن نمایند ،فردای آن روز هوا صاف خواهدشد، ویا حداقل باران نخواهدبارید.درفصل پاییز وزمستان پرنده مهاجری شبیه به لک لک وجودداردکه اگراین پرنده درشب مخصوصاًبعداز غروب آفتاب شروع به خواندن نماید ؛فردا هواآفتابی خواهدبود. دراین چندسال اززندگی این جانب، برعکس صدای این پرندگان وحیوانات که دلالت برچیزی دارد؛ مشاهده نگردید.درکل در مناطق مختلف ایران وجهان چنین افسانه هاوبهتر عقایدی ازصدای پرندگان وحیوانات وجودداردکه احتیاج به بررسی بیش تر است. .
.: Weblog Themes By Pichak :.